دفتر نوشته‌های من

جایی برای دفن تراوشات مغزی

دفتر نوشته‌های من

جایی برای دفن تراوشات مغزی

دفتر نوشته‌های من

دست نوشته‌هایی در دفترهای قدیمی و کاغذهای کاهی شان که با جوهر سیاه به هم بافته شده اند و داخل کتابخانه ی خاک گرفته‌ی مخفی نگهداری می شوند .
امضا: INTJ .

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

روزها در کتابفروشی موریساکی

يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۷:۵۸ ب.ظ

نویسنده: ساتوشی یاگی ساوا.

 

خلاصه ی کتاب:

«دارم ازدواج می کنم.»

این جمله ای بود که تاکاکو از مردی که دوستش داشت شنید. مردی به نام هیده آکی. تنها کسی که در شرکت با او صمیمی بود و با او شام می خورد. تاکاکو متوجه می شود در ابراز احساساتش کوتاهی کرده است و آنقدر که خودش فکر می کرد، قضیه بیرون رفتن برای هیده آکی جدی نبود. 

او سرخورده و افسرده می شود. به طوری که از کارش در شرکت استعفا می دهد و در آپارتمانی که اجاره اش عقب افتاده، تمام روز را به خوابیدن و فرار کردن از احساساتش می گذراند. به نقطه ی پایانی در زندگی اش رسیده است. آن طور که باید از خودش مراقبت نمی کند و خواب، تنها پناه او برای غم هایش می باشد.

اما همه جیز وقتی زیر و رو می شود که دایی اش، ساتورو، پس از سال ها با او تماس می گیرد. آخرین باری که تاکاکو او را دیده بود، هنگام مرگ پدربزرگش بود؛ زمانی که یک نوجوان دبیرستانی و منزوی بود. تاکاکو می دانست که بعد از آن، دایی اش مسئولیت کسب و کار خانوادگی، یعن یچرخاندن کتاب فروشی کتاب های دست دوم را بر عهده خواهد داشت.

دایی ساتورو مانند همیشه با صدای پرشور از پشت خط با تاکاکو صحبت می کرد. درباره ی اینکه چقدر دلتنگش است و دلخور از اینکه با اینکه چندسالی می شود تاکاکو در توکیو زندگی می کند، حتی یک بار هم به او سر نزده است. اما این تنها دلیل تماس او نبود.

  • فریماه ‌.

چگونه کتاب بخوانیم؟(03/5/13) 1

پنجشنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۳، ۰۳:۱۹ ب.ظ

نویسندگان: مارتیمر جی. آدلر - چارلز لینکلن ون دورن.

 

خلاصه ی کتاب(بخش اول):

مشکل بزرگی که گریبان گیر همه ی مردم دنیا است، خوب نخواندن است.

بیش از نود درصد مردم در سطح ابتدایی خواندن قرار دارند. همان سطحی که در دبستان فرا می گیریم. مشکل بزرگ تر این است که آدم ها برای تقویت مهارت خواندن خود کاری انجام نمی دهند و آن را بیهوده می پندارند. 

آموزش مراحل خواندن، چیزی است که جای خالی اش حسابی در مدارس و دانشگاه ها احساس می شود. 

این کتاب در صدد آن است تا مهارت خواندن را در شما تقویت کند. نویسندگان با کوشش و تحقیق های فراوان، آن را در چهار بخش به تحریر درآورده اند:

بخش اول: ابعاد خواندن.

در این بخش، شما درمی یابید که خواندن باید با فعالیت همراه باشد. هرچه فعالانه تر بخوانید و کوشش بیشتری به خرج دهید، نتایج بهتری دریافت خواهید کرد. 

  • فریماه ‌.

چگونه از تنهایی لذت ببریم؟(03/6/3)

يكشنبه, ۱ مهر ۱۴۰۳، ۰۷:۱۶ ب.ظ

خلاصه ی این کتاب:

 

«هرگز معاشری شایسته تر از تنهایی برای معاشرت نیافتم.»

«تنهابودن خودش یک پا ماجراجویی است.»

سارا میتلند در این کتاب، شما را با دلایل ترس از تنهایی آشنا می کند و سپس از لذات بی نهایتش می نویسد. همچنین معرفی چند کتاب در باب تنهایی که خواندشان خالی از لطف نیست.

تنهایی، خلاقیت را شکوفا می کند و حتی باعث خلاقیت نیز می شود. البته به این شرط که تنهایی انتخاب خود شخص باشد و به او تحمیل نشده باشد. هرچند که در آن صورت هم فرد به طور خودخواسته می تواند با وضعیتش کنار بیاید و با پذیرش آن، لذت تنهایی را بچشد.

ضروری است که گاهی به غار تنهایی مان برویم و مدتی با خودمان وقت بگذرانیم. به چیزهایی بیندیشیم که جدا از اجتماع و مردم است. چه بسیار هنرمندان و دانشمندانی بوده اند که در تنهایی و انزوا به نتایج بزرگ دست یافته اند. 

  • فریماه ‌.

برنامه ریزی به روش بولت ژورنال(03/6/8).

يكشنبه, ۲۵ شهریور ۱۴۰۳، ۰۵:۰۹ ب.ظ

خلاصه کتاب برنامه ریزی به روش بولت ژورنال اثر رایدر کارول:

 

اگر شما هم از دفترها و برنامه های مختلف برای برنامه ریزی خسته شده اید و می خواهید فقط یک دفتر و خودکار برای این کار داشته باشید، وقتش است که بولت ژورنال را امتحان کنید.

بنیان گذار این روش از برنامه ریزی، این کتاب را به رشته تحریر درآورد تا روشی که خود آگاهانه به آن رسیده بود را با جهانیان قسمت کند. 

برای شروع، تنها چیزی که نیاز دارید، یک دفتر سایز متوسط و یک خودکار است. پیشنهاد می کنم دفتری انتخاب کنید که با دوام و خوش دست باشد، تا بتوانید ماه ها از آن استفاده کنید. 

  • فریماه ‌.

هنر ظریف بیخیالی(03/5/18)

يكشنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۳، ۱۱:۲۰ ق.ظ

این کتاب را اواخر مرداد تمام کردم. اگر بخواهم چیزی درباره اش بگویم اینکه، نثر روان و خودمانی ای داشت. باعث می شد خیلی زود بتوانم با آن احساس راحتی بکنم. قلم مارک منسن، حسابی به روحتان نفوذ می کند و نمی گذارد حوصله تان از خواندن سر برود. 

و در کل محتوایش در این جمله خلاصه می شود: باید چیزهای کم اهمیت و سطحی را از زندگی مان حذف کنیم و به جای آن، به چیزهای بااهمیت، اهمیت دهیم. 

پیشنهادم این است که اگر می خواهید برای بار اول دست به خواندن یک کتاب روانشناسی بزنید، این کتاب، گزینه خوبی است.

خلاصه کتاب: 

  • فریماه ‌.

«توتِم» ؟

چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۴۷ ق.ظ

فیلم تلقین رو دیدین؟ 

اگه دیده باشید و یادتون باشه، داخل فیلم هرکس یه چیزی تحت عنوان «توتِم» داشت. مال هرکس یه شکل و روش استفاده ی خاصی داشت. مثلا توتم شخصیت اصلی به فرفره بود که فقط خودش می تونست ازش استفاده کنه. یا مال یکی دیگه از شخصیت ها، تاس بود. در کل خاصیتشون این بود که نشون می دادن الان دنیای واقعیه یا خواب. 

داخل کتاب «با هردو طرف مغزت بنویس» اثر هنریت کلاوسر، به چیز جالبی برخوردم. نوشته بود: به این باور برسید که قلم توتم شما است.

یه چنین چیزی. 

قطعا خاصیت این توتم کمی متفاوته از خاصیتی که اون فرفره یا تاس داشت. منظورم اینه که برای نشون دادن واقعی یا خیالی بودن دنیای اطراف نیست. برای هر نویسنده ای یه معنایی داره.

مثلا برای من معنایی رو میده که درون گفته پلینی مخفی شده: «هیچ روزی نباید بدون نوشتن سپری شود.» 

توتم من همون قلمیه که وقتی مدتی نمی نویسم زندگیم از ریتم میوفته. به قول یکی از دوستام، مثل یه درخت بی شاخ و برگ میشم. خشکیده و بی بار. این قدرت توتم منه که می تونه توی یه راه باریکه ی تاریک هدایتم کنه. مثل یه چراغ؟ 

به نظرم لازمه تبدیل شدن به یه نویسنده خوب اینه که قلم رو به یه توتم تبدیل کنید و نوشتن روزانه رو امری مقدس در نظر بگیرید. 

 

توتم شما چطوری کار می کنه؟ 

 

 

 

  • فریماه ‌.