چگونه از تنهایی لذت ببریم؟(03/6/3)
خلاصه ی این کتاب:
«هرگز معاشری شایسته تر از تنهایی برای معاشرت نیافتم.»
«تنهابودن خودش یک پا ماجراجویی است.»
سارا میتلند در این کتاب، شما را با دلایل ترس از تنهایی آشنا می کند و سپس از لذات بی نهایتش می نویسد. همچنین معرفی چند کتاب در باب تنهایی که خواندشان خالی از لطف نیست.
تنهایی، خلاقیت را شکوفا می کند و حتی باعث خلاقیت نیز می شود. البته به این شرط که تنهایی انتخاب خود شخص باشد و به او تحمیل نشده باشد. هرچند که در آن صورت هم فرد به طور خودخواسته می تواند با وضعیتش کنار بیاید و با پذیرش آن، لذت تنهایی را بچشد.
ضروری است که گاهی به غار تنهایی مان برویم و مدتی با خودمان وقت بگذرانیم. به چیزهایی بیندیشیم که جدا از اجتماع و مردم است. چه بسیار هنرمندان و دانشمندانی بوده اند که در تنهایی و انزوا به نتایج بزرگ دست یافته اند.
عده ای از مردم(خیل عظیمی از آن ها)، ادعا می کنند که وقت کافی برای تنهابودن ندارند. اما درواقع تنهایی در همه جا کنار شماست و می توانید دستتان را به سویش دراز کنید. وقتی که تنهایی رانندگی می کنید، کتاب می خوانید، آشپزی می کنید، تنها به پیاده روی می روید و ... .
به علاوه، ساختن خلوتی تمام عیار برای خودتان، ضروری و ارزشمند است. گوشه ی خلوتی که هفته ای چندساعت به داخل آن بخزید و خود را از دنیای بیرون جدا کنید. اگر نمی توانید وقت مناسبی برای تنهابودن پیدا کنید، کارهای موردعلاقه تان را در تنهایی انجام دهید. این آسان ترین کار است. و برای این کار، ابتدا تعریف مناسبی از تفریح و اوقات فراغت داشته باشید.
به همین دلیل ارزش دارد که درباره ی تفریحات خود تجدید نظر کنید و ببینید آیا می توانید در این چارچوب زمانی تنهایی تان را بیشتر کنید یا نه. ترکیب تنهایی و کاری که از انجام دادنش لذت می برید، این مزیت را هم دارد که از ترس و نگرانی تان می کاهد.
تنها دویدن می تواند مانند مراقبه ای عمیق به شما کمک کند که واقعا فکرتان را روی موضوعی متمرکز کنید یا ذهنتان را از تمام خرده مسائل جاگیر و بی اهمیت پاک کنید یا از خود بی خود شوید.
پیاده روی در تنهایی راهی خوب برای کاوش تنهایی است.
اگر به طبیعت و حیوانات نیز نگاه کنید، می توانید تنهایی را در زندگی شان بیابید. «تنهایی چه کم و چه زیاد، صرفا بخشی معمول در زندگی است.»
یکی از دلایل ترس از تنهایی، نداشتن اطلاعات کافی درباره ی مسائل مختلف است. از آن جایی که اینترنت تمام زندگی ما را تحت الشعاع قرار داده است، با جستوجویی ساده می توانیم به حجم عظیمی از اطلاعات دست پیدا کنیم.
به زعم من، این شیوه ای سرزنش شده برای زندگی کردن است. اگر می خواهید کاری فوق العاده انجام دهید، باید تنهایی را تجربه کنید و از فضای مجازی دور شوید. برای همین است که حفظ کردن معنا می یابد. تا جایی که می توانید، یادبگیرید و از بر کنید.
مغزی که انبارش با دانش و اطلاعات مفید پر شده، خلاقیت را توسعه می دهد و ذهنی که مملو از کالاهای زیبا و مفید است باعث امنیت می شود، ما را از وابستگی کامل به خودمان رها می سازد و موجب تعادل و صحت عقل ما در تنهایی است.
برای شروع می توانید از توصیه های زیر استفاده کنید:
حفظ کردن شعر موردعلاقه تان؛ یکی از درون گویه های شکسپیر؛ جدول ضرب بسط یافته؛ تعداد ایستگاه های مترو در یک خط خاص؛ شماره تلفن هایی که معمولا استفاده می کنید؛ بخشی از سخنرانی «من رویایی دارم» از مارتین لوتر کینگ در سال 1963 و ... .
برای تجربه تنهایی خالصانه، قدم به قدم پیش بروید. لازم نیست همان اول به یک جزیره دورافتاده و متروک سفر کنید. افرادی که به تنهایی زیر اقیانوس رفتند و قله فتح کردند، آدم هایی برتر در آن زمینه بودند و تجربیات فراوانی از حرفه ی خود داشتند. هرگز خود را تک و تنها، در جایی که نمی دانید کجاست و کاری که اطلاعی از آن ندارید، رها نسازید.
یکی از راه های فرار از ترس تنهایی، روبرو شدن با تنهایی، اما با مقدار کم است. مانند توصیه های زیر:
- این واقعیت را بپذیرید که ترس حداقل یک عنصر از تنفر شما نسبت به تنهایی و دوری از آن است.
- درباره ی مزایا و لذت تنهابودن مطالعه و تحقیق کنید.
- راهکارهای مختلفی برای تنهابودن طراحی کنید.
- گوشی همراهتان را خاموش کنید.
و ... .
کودکان نیز باید تنهایی را تجربه کنند. برخلاف چیزی که بیشتر مشاوران کودک در سراسر جهان می گویند.
فرزندان ما شاد و خوشبخت نیستند. به نظر من دلیلش این است که در نیم قرن اخیر، ما روز به روز بیشتر از آن ها مراقبت کرده ایم و بر کارها و زندگی شان نظارت داشته ایم و وجود به ظاهر شکننده شان را در ناز و نعمت بزرگ کرده ایم.
اگر اصلا نتوانند تنهایی را تجربه کنند، نه شما می فهمید که چطور آدمی هستند، نه خودشان.
مزایای تنهایی طبق تحقیقات انجام شده:
1- آگاهی عمیق تر نسبت به خودمان.
2- سازگاری بیشتر با طبیعت.
3- ارتباطی عمی قتر با ماورا(امر مقدس، الهی، معنوی).
4- افزایش خلاقیت.
5-احساس آزادی بیشتر.
و ... .
لیست کتاب های معرفی شده:
1- رابینسون کروزوئه، دنیل دفو.
2- والدن یا زندگی در جنگل، هنری ثورو.
3- اتاق دریا، ادم نیکلسن.
4- پیاده تا خانه، سایمون آرمیتیج.
5- زنی در شب قطبی، کریستیانه ریتر.
6- ساکت باش: قدرت درونگرایان در جهانی که دائما حرف می زنند، سوزان کین.
7- ایستگاه های تنهایی، آلیس کولر.
و ... .
کتابش چه عنوان وسوسهانگیزی داره :دی