چگونه کتاب بخوانیم؟(03/5/13) 1
نویسندگان: مارتیمر جی. آدلر - چارلز لینکلن ون دورن.
خلاصه ی کتاب(بخش اول):
مشکل بزرگی که گریبان گیر همه ی مردم دنیا است، خوب نخواندن است.
بیش از نود درصد مردم در سطح ابتدایی خواندن قرار دارند. همان سطحی که در دبستان فرا می گیریم. مشکل بزرگ تر این است که آدم ها برای تقویت مهارت خواندن خود کاری انجام نمی دهند و آن را بیهوده می پندارند.
آموزش مراحل خواندن، چیزی است که جای خالی اش حسابی در مدارس و دانشگاه ها احساس می شود.
این کتاب در صدد آن است تا مهارت خواندن را در شما تقویت کند. نویسندگان با کوشش و تحقیق های فراوان، آن را در چهار بخش به تحریر درآورده اند:
بخش اول: ابعاد خواندن.
در این بخش، شما درمی یابید که خواندن باید با فعالیت همراه باشد. هرچه فعالانه تر بخوانید و کوشش بیشتری به خرج دهید، نتایج بهتری دریافت خواهید کرد.
در ادامه با تعریف هنر خواندن آشنا می شویم: «جریانی که فکر بدون کمک از منبع خارجی، با ستفاده از نیروی خویش، از درک کمتر به ادراک بیشتر می رسد. اعمال ماهرانه ای که سبب این ارتقا هستند، هنر خواندن را تشکیل می دهند.»
خواندن به سه دسته تقسیم می شود: 1- خواندن برای کسب اطلاعات(که آن را در کتاب های کاربردی می توان یافت) 2- خواندن برای بالابردن فهم(در استفاده از کتاب های نظری) 3- خواندن برای سرگرمی(خواندن کتاب های داستان، فیلم، نمایشنامه و ...)
پس از آن، به سطوح مختلف خواندن و تعاریف آن ها می رسیم. بی شک رسیدن به سطوح بالای خواندن، بدون مسلط شدن بر سطوح پایین تر غیرممکن است. و سطوح بالاتر، همگی دارای قواعد و ویژگی های سطوح پایین تر نیز هستند.
اولین سطح خواندن پس از خواندن ابتدایی، خواندن اجمالی است. یعنی سریع خوانی و پیش خوانی اصول.
در این مرحله نباید وقت زیادی را صرف خواندن یک کتاب کنید. باید آن را به طور اجمالی بخوانید تا بررسی کنید که آیا کتاب ارزش گذاشتن وقت بیشتر و مطالعه ی دقیق را دارد یا خیر؟
1- عنوان و پیشگفتار کتاب را بخوانید. بخصوص عنوان های بالای صفحات یا نشانه های دیگری که نویسنده برای تقسیم بندی کتاب به کار گرفته است.
2- فهرست مطالب را بخوانید.
3- اگر کتاب تقریظی دارد، نگاهی سریع به آن بیندازید.
4- کتاب را ورق بزنید و یکی دو پاراگراف را از اینجا و آنجا بخوانید. به دنبال پیداکردن لُب مطلب باشید.
با این کار می توانید دیدی کلی نسبت به کتاب و ساختار آن به دست آورید و بگویید کتاب را تندخوانی کرده اید.
حال سوالی مطرح می شود: چگونه می توان خواننده فعالی بود؟
خواننده فعال کسی است که حین خواندن کتاب، سوال بپرسد و جواب خود را پیدا کند؛ اما چهار سوال اصلی وجود دارد که می توان برای هر کتابی پرسید:
1- به طور کلی کتاب درباره ی چه موضوعی است؟
2- چه چیزهایی و چگونه در جزئیات مطرح شده است؟
3- آیا تمام یا بخشی از کتاب واقعیت دارد؟
4- آیا مطالب کتاب فایده یا اهمیتی دارند؟
در پایان فصل، با روش های یادداشت برداری در کتاب آشنا می شویم:
1- خط کشیدن زیر مطالب مهم.
2- کشیدن خط عمودی در حاشیه ی کتاب به دلیل زیاد بودن مطلب یا اضافه کردن توضیحی مختصر.
3- گذاشتن ستاره یا علامت مشخصی برای تاکید بر روی قسمتی از کتاب.
4- نوشتن عدد در حاشیه ی صفحات دیگر به منظور ارجاع دادن مطلبی که با مطلب آن صفحه تناسب دارد.
5- یادداشت کردن خلاصه یا سوال ها در حاشیه.
یادداشت برداری در کتاب به سه دسته تقسیم می شود: 1-ساختاری(برای خواندن اجمالی کتاب، که درباره ی ساختار کتاب نوشته می شوند و می توان آن ها را در فهرست گنجاند.) 2- ادراکی(برای خواندن تحلیلی) 3- مناظره ای(برای خواندن تلفیقی، یعنی خواندن چند کتاب درباره ی موضوعی مشخص. این گونه یادداشت ها جدا از صفحات کتاب نوشته می شوند.)
بخش دوم: خواندن تحلیلی.
در این بخش، با اهمیت طبقه بندی کتاب آشنا می شویم.
(ادامه دارد...)