هردو در نهایت می میرند .
ایوای از این کتاب.
بذارید اول خلاصهش رو براتون بگم:
اینجا آدمهایی هستن بنام "قاصد مرگ". کارشون اینه که به آدما زنگ میزنن و میگن امروز قراره بمیری. بعدش اون آدما، برچسب روزآخری میخورن.
روزآخریها میتونن از طریق یه اپلیکیشن دوست پیدا کنن و روز آخرشون رو با اون بگذرونن. یسری برنامههای تفریحی هم هست که مخصوص اینجور آدماست.
متیو، پسریه که قاصد مرگ بهش خبر میده. با خودش فکر میکنه اگه تمام روز رو توی اتاقش بمونه و از جاش تکون نخوره، میتونه سرنوشتش رو تغییر بده. اما کمکم نظرش عوض میشه و تصمیم میگیره یه دوست روزآخری پیدا کنه.
اینجوری میشه که روفوس رو پیدا میکنه و باهم خونههاشون رو ترک میکنن. ماجرا آغاز میشه.
- ۱ نظر
- ۲۰ مرداد ۰۴ ، ۱۱:۵۹