دفتر نوشته‌های من

جایی برای دفن تراوشات مغزی

دفتر نوشته‌های من

جایی برای دفن تراوشات مغزی

دفتر نوشته‌های من

دست نوشته‌هایی که توی دفترهای قدیمی و روی کاغذهای کاهی، با جوهر سیاه نوشته شدن و داخل کتابخونه خاک گرفته‌ی قدیمی نگهداری میشن .
امضا: INTJ .

طبقه بندی موضوعی

نامه ای به ژولیت بخش دوم

پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۰، ۰۱:۵۱ ب.ظ

5 ژوئن 1998

 

ژولیت عزیزم،

امیدوارم مثل همیشه خوب باشی.

امروز هوا بارانی است و صدای قطرات بارانی که به شیشه پنجره میخورد، واقعا دارد مرا دیوانه میکند!

کاش اینجا بودی و می توانستیم زیر باران قدم بزنیم.

راستی! داشت یادم میرفت!

من در حال آموختن پزشکی نزد آقای مَک فِری هستم.

شاید او را دیده باشی؛ او پیرمردی بد اخلاق با مو های خاکستری و پیشانی ای پر از چروک است.

راستش را بخواهی او به همه چیز میخورد غیر از پزشک!

بگذریم؛ امروز موفق شدم به تنهایی نان بپزم! همیشه خانم آکِرمن که از روستای کناریِ ما است، کمکم میکرد.

اما امروز در مزرعه کمی کار برایش مانده بود و من مجبور شدم تنها نان بپزم.

یک تکه از نانی که پختم را همراه نامه برایت میفرستم.

از نوشتن نامه قبلی سه روز میگذرد اما من هنوز نامه ای از طرف تو دریافت نکرده ام.

امیدوارم از نانی که پخته ام خوشت بیاید.

دوستدار تو: نانسی

  • فَریماه ‌.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی