دفتر نوشته‌های من

جایی برای دفن تراوشات مغزی

دفتر نوشته‌های من

جایی برای دفن تراوشات مغزی

دفتر نوشته‌های من

دست نوشته‌هایی که توی دفترهای قدیمی و روی کاغذهای کاهی، با جوهر سیاه نوشته شدن و داخل کتابخونه خاک گرفته‌ی قدیمی نگهداری میشن .
امضا: INTJ .

طبقه بندی موضوعی

آقایِ دراکولا .

شنبه, ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۴۹ ق.ظ

آقای دراک رو میشناسین؟
یکی از هزاران شخصیتیه که توی ذهنم میسازم.
میخوام بیارمش داخل یه داستان و شروع به نوشتنش کنم.
بزارین بیشتر درموردش توضیح بدم؛ دراک مخفف دراکولاست و یه خوناشام پیر و فرسوده‌ست. 
از اونجایی که خیلی وقته به خون انسان لب نزده، داره از درون میپوسه و مثل بقیه خوناشام ها قدرتمند و جوان نیست. 
اگه نصفه شب از خواب بیدار شدید و از پنجره به خیابون نگاه کردین، یه مرد قد بلند با یه شنل سیاه و کفش‌های نوک تیز دیدین، باید بگم اولا خیلی خوش‌شانسید، دوما بهتره یه آب بزنید به صورتتون چون هنوز درحال خواب دیدن و تَوَهمید! 
چون آقای دراک قاعدتا وجود خارجی نداره، اما یه جایی، وسط یه داستان دقیقا همینطوری روی سنگ فرش ها قدم میزنه.
یه پیرمرد رو تصور کنید که زندگیش یه سوراخ خیلی بزرگ داره و هرچی تلاش کرده پر نشده. یه خلاء عمیق و اعصاب خرد‌کن. دراک دقیقا همون پیرمرده‌ست.
بیشتر از این نمیگم. 
به زودی نوشتنش رو شروع میکنم برای چاپ. ؛)
تصمیم دارم فصل هاش، یا بخشی‌ش رو اینجا هم بزارم.

-پی نوشت: این یکی دیگه عین نامه های فضانورد به آدم فضایی نیمه کاره نمی‌مونه.-

  • فَریماه ‌.

نظرات (۱)

  • سمانه (رنگی)
  • کاش منم میتونستم کتاب بنویسم:)

    پاسخ:
    چرا نه؟
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی