دفتر نوشته‌های من

جایی برای دفن تراوشات مغزی

دفتر نوشته‌های من

جایی برای دفن تراوشات مغزی

دفتر نوشته‌های من

دست نوشته‌هایی در دفترهای قدیمی و کاغذهای کاهی شان که با جوهر سیاه به هم بافته شده اند و داخل کتابخانه ی خاک گرفته‌ی مخفی نگهداری می شوند .
امضا: INTJ .

لحظات کوتاه=ایده‌های بزرگ.

دوشنبه, ۶ اسفند ۱۴۰۳، ۰۷:۳۱ ب.ظ

سوال: یه عالمه ایده‌های قشنگ برای نوشتن از کجا بیارم؟ 

جواب: از زندگیت.

 

 

شاید شما هم مثل من گاهی متعجب می‌شوید که بعضی هنرمندها چطور آن‌همه کتاب نوشته‌اند، شعر گفته‌اند، داستان بافته‌اند، نقاشی خلق کرده‌اند، موسیقی ساخته اند و و و. 

چگونه می‌شود این حجم از ایده را در مغز پروراند.

می‌دانید که، ما نمی‌توانیم ایده بسازیم. نمی‌توانیم بنشینیم و تصمیم بگیریم یک ایده‌ی جدید داشته باشیم، همین حالا!

نه. اینطوری کار نمی‌کند. 

ایده‌ها به ما الهام می‌شوند. خیلی ناگهانی، حتی شاید در جای نادرست، یک‌دفعه مانند یک جرقه ظاهر می‌شوند. (و متاسفانه بیشترشان هم یک‌دفعه ناپدید می‌شوند.)

می‌بینید که درواقع کار زیادی از دست‌مان بر نمی‌آید، جز یک چیز. آن هم اینکه سنسور گیرنده مغزمان را قوی‌تر کنیم. در این صورت زودتر الهامات را دریافت می‌کنیم و در نتیجه ایده‌های بیشتری برای خلق‌کردن در اختیار داریم.

خب، حالا چطور می‌شود آن سنسور را قوی‌تر کرد؟ ساده است. 

با نگاه کردن. حس کردن. بوییدن. شنیدن. با دقت و توجه به چیزهایی که در اطراف‌مان در جریان است.

لحظاتی از ساده‌ترین سکانس‌های روزمره. من همیشه بهشان می‌گویم جریان. (در پست‌های بعدی بیشتر راجبش توضیح می‌دهم.)

هنگامی که بیشتر زندگی‌ات را لمس کنی، چیزهای تازه‌ای جلوی چشمت سبز می‌شوند. قبول کنید یا نه، زندگی همه‌مان پر است از جریان‌های ناب و دوست‌داشتنی، که شوربختانه در بیشتر مواقع کاملا نادیده‌شان می‌گیریم یا به سادگی فراموش‌شان می‌کنیم. 

بگذارید چند لحظه‌ی کوتاه در زندگی را برای‌تان مثال بزنم:

یک- وقتی که در ایستگاه منتظر اتوبوس نشسته‌اید. خیابان خلوت است و آفتاب کمرنگ عصرگاهی صورت‌تان را نوازش می‌کند. پسرکی جست و خیز کنان از جلوی‌تان رد می‌شود. در آن موقعیت به هیچ‌چیز فکر نمی‌کنید. دل‌آشوبه‌ای وجود ندارد. همه‌چیز آرام به نظر می‌رسد.

دو- در سالن کتابخانه، میان قفسه‌های پر از کتاب قدم برمی‌دارید. صدای قدم‌های‌تان در آن فضای تنگ می‌پیچد. تنها چیزی که درون مغزتان چرخ می‌خورد، عنوان کتاب‌های ردیف‌شده کنار هم است.

سه- بعد از تمرین، گوشه‌ی تاریک باشگاه نشسته‌اید و به آدم‌ها نگاه می‌کنید. صدای برخورد توپ با کف سالن. صدای لغزش کفش‌های ورزشی. فریادهای هیجان‌زده. فقط به آن لحظه واگذار شده‌اید.

ببینم، اگر به این‌ها نمی‌گویید زندگی(جریان) پس اسمش چیست؟

باید بگویم همین چیزهای کوچک است که ایده‌های بزرگ را به سمت ما دعوت می‌کند. گاهی احساسات ما در موقعیت‌های مختلف به صورت جرقه‌های کوچک به سمت‌مان برمی‌گردند. جرقه‌هایی برای آتشِ خلق‌کردن. اما به شرطی که آن احساسات را بفهمیم؛ و این کار را فقط با توجه‌‌کردن می‌توانیم به دست بیاوریم. 

دقت به آدم‌های اطراف‌مان می‌تواند مقدمه‌ای باشد برای ساختن یک شخصیت جدید در دنیای داستان. نوع صحبت‌کردن، عادت‌های ریز و درشت اختصاصی، کلمات، حتی شاید سکوت کسی را بتوان در خصوصیات یک شخصیت به کار برد. 

دقت به رخدادهای روزانه، می‌تواند اولین کلمه‌ی یک داستان تازه باشد. یک دیالوگ از فردی که به طور ناگهانی در خیابان می‌بینید، می‌تواند داستانی را برایتان به همراه داشته باشد.

نکته دیگر این است که، وقتی شروع می‌کنید با دقت بیشتری به زندگی نگاه کنید، چیزهای تازه مدام پیش رویتان ظاهر می‌شوند. انگار که منتظر شما هستند. 

زین‌پس، یک طبقه‌ی جدید به اینجا اضافه می‌کنم با عنوان جریانات؛ توصیف‌هایی از لحظه‌های کوتاهی که در پس ذهنم ثبت می‌شوند و احساسی را درونم زنده می‌کنند. منظورم همان موقعیت‌های ساده‌ی گذرا هستند که نباید ساده از کنارشان گذشت. 

شما هم در دفترچه‌ی ثبت پیشرف‌تان این بخش را اضافه کنید. نه تنها در نوشتن، بلکه در چیزهای دیگر هم به کمک‌تان می‌آیند.

 

مرتبط: 

یک- اگر می‌‌خواهید بدانید چگونه توجه بیشتر باعث می‌شود چیزهای بیشتری نصیب‌مان شود، سری به این پست بزنید. 

دو- اگر درمورد دفترچه‌ی‌ثبت‌پیشرفت اطلاعی ندارید، پست مربوطه را بخوانید. 

سه- پیشنهاد می‌کنم قسمت ۵۸‌اُم از پادکست کتابگرد را گوش کنید. موضوع آن بی‌ربط به محتوای این پست نیست. اینجا در اپلیکیشن کست‌باکس می‌توانید پادکست را دریابید. 

 

 

 

 

 

 

 

  • فریماه ‌.

ایده

نوشتن

نویسندگی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی