دفتر نوشته‌های من

جایی برای دفن تراوشات مغزی

دفتر نوشته‌های من

جایی برای دفن تراوشات مغزی

دفتر نوشته‌های من

دست نوشته‌هایی در دفترهای قدیمی و کاغذهای کاهی شان که با جوهر سیاه به هم بافته شده اند و داخل کتابخانه ی خاک گرفته‌ی مخفی نگهداری می شوند .
امضا: INTJ .

پنهان‌شده در زمان.

سه شنبه, ۵ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۱ ق.ظ

یه داستان جدید در راهه.

هنوز ایده خامی داره ، اما میخوام کمی درموردش اینجا بنویسم. 

بعد از داستان دراک ، که تقریبا نابودش کردم ، حالا آقای فرانکلین که فکر کنم بالای 130 سالشه با فروشگاه عجیب و غریبش توی ذهن من جا خوش کرده. فروشگاهی که خیلی مدرن تر از زمانه و هر کسی قادر به دیدنش نیست. داخلش پره از وسایل شعبده بازی و تردستی. طبقه های مخصوصی داره که هرکدوم برای یه چیزی وجود دارند. برای رسوندن معنایی. حتی یه اتاقک مخصوص برای پرش به گذشته.

همونطور که گفتم این فروشگاه همیشه و برای هرکسی قابل دیدن نیست. شاید اگر گذرتون بیفته بهش ، در ظاهر یه کوچه بن بست رو ببینید که خیلی وقته رد پای کسی داخلش نیفتاده ؛ و ته این کوچه یه در زنگ زده رو همراه با تابلوی فرسوده ش ببینید. چندان مشخص نیست ، ولی روی تابلو نوشته : «فروشگاه لبخند. (زندگی جادوی واقعی است ، به دنبالش بگردید!)»

خب اگه بتونید واقعا واردش بشید و مغازه رو از منظر واقعی ش ببینید ، کمی از زمان جدا می شید و جادو رو زیر پوستتون حس می کنید.

 

(ادامه دارد...) 

 

 

  • فریماه ‌.

نظرات (۱)

  • •-• ʜɪᴋᴀʀᴜ
  • جالب به نظر میاد

    مشتاقم که بیشتر در موردش بخونم

    پاسخ:
    :) 
    ممنونم .
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی