واژه‌گَرد

جایی برای سفر میان کلمات و کتاب‌ها

واژه‌گَرد

جایی برای سفر میان کلمات و کتاب‌ها

واژه‌گَرد

دست نوشته‌هایی در دفترهای قدیمی و کاغذهای کاهی‌شان که با جوهر سیاه به هم بافته شده‌اند و درون کتابخانه‌ی خاک گرفته‌ی مخفی نگهداری می‌شوند.
امضا: INTJ .

۱ مطلب در آذر ۱۴۰۴ ثبت شده است

به زندگی عادت نکنیم.

پنجشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۴، ۰۹:۳۵ ب.ظ

"باید بهش عادت کنی"

خیلی وقتا، خیلی جاها، خیلی از آدما این جمله رو بهم گفتند. باید به زندگی عادت کنی. به امتحان. به درس. به مشکل. به وجودت. به دنیا. به خانواده‌ت. به موقعیتت. به ظاهرت. به مدرسه‌ت. و و و.

اما به نظر من، عادت کردن دقیقا نقطه‌ی مقابل زندگی کردنه. انگار وقتی عادت می‌کنی، توانایی ذوق‌کردن و شگفت‌زده شدن رو از دست می‌دی؛ چون همه‌چیز معمولی و عادی می‌شه. همه‌چیز قابل شناساییه.

حقیقتش رو بگم، فکر می‌کنم عادت‌کردن بدترین چیز دنیاست. به‌خصوص عادت‌کردن به یک شخص عزیز توی زندگی‌ت؛ چون دیگه وجودش رو شکر نمی‌کنی. موهبت نفس‌کشیدنش رو از یاد می‌بریم و یادمون میره اون وجود چقدر ویژه و خارق‌العاده‌ست.

یا عادت‌کردن به آسمون. وقتی که حتی سرمون رو واسه دیدنش بالا نمیاریم. یا حتی می‌بینیم، ولی فقط همین. عادت‌کردن به غذا خوردن. عادت‌کردن به قدم‌زدن.

به‌جای واژه‌ی عادتی که مردم ازش حرف می‌زنن، ترجیح می‌دم از "اخت‌شدن" یا "وفق پیداکردن" استفاده کنم. فرقشون اینه که دیگه تو منجلابشون دست و پا نمی‌زنی و می‌تونی شگفت‌زده بشی. کنار میای، اما چشم‌هات رو نمی‌بندی.

 

 

پی‌نوشت: امیدوارم هیچوقت به بسته‌بندی طرح‌های ژوژمان عادت نکنم. نمی‌خوام لحظه‌ی آخر رو از دست بدم؛ همه چیز رو مرتب و تموم‌شده می‌ذاری داخل کاور که تحویل بدی. لحظه‌ی آخیش. 

آخیش!

  • رعنا ‌.