واژه‌گَرد

جایی برای سفر میان کلمات و کتاب‌ها

واژه‌گَرد

جایی برای سفر میان کلمات و کتاب‌ها

واژه‌گَرد

دست نوشته‌هایی در دفترهای قدیمی و کاغذهای کاهی‌شان که با جوهر سیاه به هم بافته شده‌اند و درون کتابخانه‌ی خاک گرفته‌ی مخفی نگهداری می‌شوند.
امضا: INTJ .

۱ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

معنایی پوچ .

جمعه, ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، ۰۱:۲۹ ب.ظ

 


گفت ، تنهایی را معنا کن .
     گفتم معنا نمیشود . وقتی  روی چمن های شبنم زده راه میروی و جز صدای خش خش انها زیر پای خودت ، زیر پای دیگری نیست ، یعنی تو تنهایی .
     وقتی کنار رودخانه میروی و کسی نیست اب به سر و صورتت بپاشد ، یعنی تو تنهایی .
     وقتی در ایستگاه راه آهن کسی نیست که منتظرت باشد ، یعنی ...تو تنهایی .
     و وقتی یک عالم دور و برت را گرفته باشند و حتی یکی از آنها نتواند تورا درک کند ، یعنی تو تنهایی .
تنهایی را آن وقتی معنا میکنم که مجبور بودم از روی پل سنگی که درختان سرو قامت اطرافش را تسخیر کرده بودند ، دست هایم را روی نرده های سرد و یخ زده اهنی اش سُر بدهم و به سکوت زجر اور شهر گوش کنم . بدون انکه کسی کنارم باشد ، یا حتی کسی مرا در حالی که با کوله پشتی ای پر از غم که روی شانه ام سنگینی میکرد ، به سوی مدرسه راهی میشدم ، بشناسد و برایم دستی تکان دهد .
آن وقتی میتوانم معنایش کنم ، که میان جمعیت پر سر و صدایی ایستاده بودم ؛ من همان علفی کوچک وهرز ، میان گلزاری رنگارنگ و زیبا بودم که همه با عشوه از کنارش رد میشدند و خودنمایی میکردند .
تنهایی یعنی ، همه ادم ها درست کنارت نشسته باشند اما ، کسی تورا به خاطر نیاورد .

  • رعنا ‌.